من زنده ام!
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۴
دوست و همکلاسی شهید محسن زاده می گوید: چندین بار خواب شهید را دیدم که در حال نماز بود یک بار از او پرسیدم فلانی مگر تو شهید نشده ای، گفت من زنده ام !
به گزارش نوید شاهد ایلام ، شهید بندر محسن زاده فرزند بهرام در اولین روز خرداد ماه سال 1349 در روستای زنجیره سفلی شهرستان چرداول دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.
با شروع جنگ تحمیلی و بنا به احساس تکلیف شرعی و لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی شد تا آنکه سرانجام در هیجدهمین روز از مرداد ماه سال 1366 در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سینه به شهادت رسید.
مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای روستای زنجیره سفلی بخش چرداول می باشد.
با شروع جنگ تحمیلی و بنا به احساس تکلیف شرعی و لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی شد تا آنکه سرانجام در هیجدهمین روز از مرداد ماه سال 1366 در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سینه به شهادت رسید.
مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای روستای زنجیره سفلی بخش چرداول می باشد.
دوست و همکلاسی شهید بندر محسن زاده که در حال حاضر دبیر ادبیات فارسی است در مورد خصوصیات اخلاقی شهید چنین می گوید:
بنده از اول ابتدایی تا مقطع دیپلم که ایشان به درجه رفیع شهادت نائل گشت از دوستان نزدیک ایشان بودم، شهید دارای اخلاق و رفتاری بسیار نیکو و پسندیده بود.فردی متدین که همیشه نمازش را سروقت می خواند و در سلام کردن همیشه سبقت می گرفت و با همه مهربان و رئوف بود و همین اخلاق و رفتار او باعث شده بود که همیشه در فکر کمک به دیگران بود.
بنده از اول ابتدایی تا مقطع دیپلم که ایشان به درجه رفیع شهادت نائل گشت از دوستان نزدیک ایشان بودم، شهید دارای اخلاق و رفتاری بسیار نیکو و پسندیده بود.فردی متدین که همیشه نمازش را سروقت می خواند و در سلام کردن همیشه سبقت می گرفت و با همه مهربان و رئوف بود و همین اخلاق و رفتار او باعث شده بود که همیشه در فکر کمک به دیگران بود.
حال موضوعی که بعد از شهادت ایشان برایم اتفاق افتاده را بیان می کنم.
بعد از شهادت ایشان من چندین بار آن شهید گرانقدر را در خواب دیده ام و جالب این که همیشه هم او را در حال نماز خواندن دیده ام و حتی یک بار که به خوابم آمده بود از او پرسیدم فلانی مگر تو شهید نشده ای گفت من زنده ام !
بعد از شهادت ایشان من چندین بار آن شهید گرانقدر را در خواب دیده ام و جالب این که همیشه هم او را در حال نماز خواندن دیده ام و حتی یک بار که به خوابم آمده بود از او پرسیدم فلانی مگر تو شهید نشده ای گفت من زنده ام !
منبع: اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما
