خاطره؛
شهید «عبدالحسین چابک» از شهدای بسیجی استان ایلام است که اسفندماه ۱۳۶۲ در عملیات پیروزمندانه والفجر ۵ جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همکلاسی شهید در ذکر خاطرهای از وی میگوید: از کوچکی همبازی بودیم، بیشتر روزها با هم بودیم. سریع و فرز بود و همانند اسمش چابک، هیچگاه با اسم کوچک صدایش نمیکردیم. تا اینکه یک روز سرکلاس حاضر نشد و فهمیدم که بیخبر رفته جبهه و بعد از مدتی نامهای به دستم رسید. نامه را باز کردم نامه چابک بود، نوشته بود خط مقدم چنگولهام. ببخشید به تو نگفتم. بی خبر رفتم و من هرگز این نامه را که یک روز قبل از شهادت به دستم رسید فراموش نخواهم کرد. در ادامه این خاطره تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۴۹۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۱
قسمت سوم خاطرات شهید انقلاب «محمدعلی ایجی»
پسرعموی شهید «محمدعلی ایجی» نقل میکند: «عروسی محمد توی زمستان بود. آخر شب مهمانها میخواستند بروند که چراغ والور برگشت و در لحظهای شعلهور شد. محمد دوید طرف حیاط و منبع آب سرد را که نصفی از آبش مانده بود، روی دست آورد و برگرداند روی آتش. اسمش را گذاشته بودند: داماد پهلوان.»
کد خبر: ۵۴۸۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
پدر شهید «علی بایگانی » نقل میکند: «یک روز گفتم: پسرم! چرا تو خیابون اینقدر سرت رو پایین میگیری، اگه کسی از روبرو بیاد و آشنا باشه متوجهاش نمیشی. گفت: پدرجان! ممکنه یک نامحرم از روبرو بیاد، اون وقت چشمم به او میخوره.»
کد خبر: ۵۴۷۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴
خواهر شهید «ابوالفضل ولایتی» نقل میکند: «دم دمای صبح خوابش برد. وقتی بیدار شد، آفتاب طلوع کرده بود. به من گفت: چرا منو برای نماز صبح بیدار نکردی؟ جواب دادم: دیدم تازه خوابیدی دلم نیومد بیدارت کنم. با ناراحتی گفت: با مریض شدن که نماز تعطیل نمیشه.»
کد خبر: ۵۴۷۲۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
مادر شهید «سیدصفی الدین صفوی» میگوید: یک روز آمد و گفت: «مادر من می خواهم به مشهد بروم شما هم می آیید؟» من هم که بی خبر، فکر کردم فقط برای زیارت میرود، قبول کردم و رفتیم.
کد خبر: ۵۴۷۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵
شهید یوسف قربانی هیچ کس و کاری نداشت. وقتی که به مرخصی میآمد، اکثرا در پایگاه بسیج بود. گاهی هم بچهها او را به خانه خود دعوت می کردند. اما هرگز از خود ضعف و ناتوانی نشان نمیداد.
کد خبر: ۵۴۶۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
برادر شهید «علیرضا مبارکی» نقل میکند: «خاطراتش را با آبوتاب تعریف میکرد و میگفت: باید خودتون بیاین که جبهه بهشته! آنقدر گفت که همهمان را هوایی کرد؛ حتی خواهرم. بعد از شهادتش ثبت نام کردیم.»
کد خبر: ۵۴۶۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
شهید «مهدی باکری»:
سردار شهید «مهدی باکری» طی یک سخنرانی در میان رزمندگان بیان کرده است: يقيناً عامل تحرک، فعالیت، زحمت و تلاش برادران همین ایمانشان است، ایمانی که به راهشان دارند و در اثر همین ایمان است که این رانندههای عزیز، این تلاشگران جهاد بدون هیچگونه ترسی، واهمهای در اکثر عملیاتها بولدوزر و لودرهای ما در خط اول بودند.
کد خبر: ۵۴۶۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۹
خاطرهای از شهید «غلام رنجبر خیرآبادی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام رنجبر خیرآبادی» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
قسمت دوم خاطرات شهید «حمید مظاهری»
فرمانده شهید «حمید مظاهری» نقل میکند: «معلوم نبود که چند روز دیگر عملیات خواهد شد. فقط میدانستیم که خیلی طول نخواهد کشید. همه اعلان آمادگی کردند و رفتند دنبال کارشان. حمید مظاهری و بعضی بچههای دیگر آن شب سر و دستشان را حنا گذاشته بودند.»
کد خبر: ۵۴۶۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰
خاطرهای از شهید «مسعود سالاری»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «مسعود سالاری» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۰۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷
قسمت نخست خاطرات شهید «حمید مظاهری»
مادر شهید «حمید مظاهری» نقل میکند: «همان اول که آمدند خبر شهادت را بدهند، گفتم: ببینین! من بچهام رو نفرستادم که برگرده. میدونستم که شهید میشه و فرستادمش، حالا واقعیت رو برام بگین!»
کد خبر: ۵۴۵۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
خاطرهای از شهید «غلام آرمون»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام آرمون» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۷۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «غلام ذاکرینیا»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام ذاکرینیا» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۷۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «علی اردیبهشتی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «علی اردیبهشتی» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «سهراب سالارپورمحمدمرادی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «سهراب سالارپورمحمدمرادی» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۶۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۱
قسمت دوم خاطرات شهید «عباس داودی»
شهید «عباس داودی» نقل میکند: «گفت: حتماً لایق نیستیم. صحنه دیشب جلوی چشمانم نقش بست. توی همین فکرها بودم که جمله آخرش توی گوشم پیچید: باید زودتر خودم رو بسازم تا زودتر به خدا برسم.»
کد خبر: ۵۴۵۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۹
خاطرات شهید:
در واحد مستقر شدیم، چند روزی آنجا بودیم، خیلی برایمان جالب بود، متوجه شدیم خیلی روی غلامرضا جوان حساب باز میکنند و یکی از مردان برتر تیم شناسایی است. در سختترین شرایط روی غلامرضا حساب باز کرده بودند. یادم میآید داخل هور بودیم که ... در ادامه متن خبر این خاطرات شیرین را بخوانید.
کد خبر: ۵۴۵۵۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۹
خاطرهای از شهید «عباس امروش»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «عباس امروش» خاطرهای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۵۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۸
برادر شهید «علیرضا نیکو» قل میکند: «میدیدم زیر لب زمزمه میکند. یک روز از او پرسیدم: داداش چی زیر لب میگی؟ خندید و از جواب دادن به سؤالم طفره رفت، تا این که فهمیدم علیرضا زیر لب ذکر میگوید و دعاهایی که حفظ کرده میخواند.»
کد خبر: ۵۴۵۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۸