گفتوگو با دختر شهید کارگر «حامد زارعی»:
مهندس «مریم زارعی» دختر شهید کارگر به مناسبت بزرگداشت مقام کارگر و گرامیداشت روز دختر به خبرنگار نوید شاهد میگوید: «شهادت پایان عشق نیست، آغاز یک راه نورانی است. پدرم این را با جانش ثابت کرد. امروز، من به عنوان دختر یک شهید، نه تنها غم فراق ندارم، بلکه افتخار میکنم که وارث میراثی هستم که او با خونش به یادگار گذاشت: عشق به خدا، میهن و مردم.»
کد خبر: ۵۹۰۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتوگو با دختر شهید کارگر «حامد زارعی»:
مهندس «مریم زارعی» دختر شهید کارگر به مناسبت بزرگداشت مقام کارگر و گرامیداشت روز دختر به خبرنگار نوید شاهد میگوید: «شهادت پایان عشق نیست، آغاز یک راه نورانی است. پدرم این را با جانش ثابت کرد. امروز، من به عنوان دختر یک شهید، نه تنها غم فراق ندارم، بلکه افتخار میکنم که وارث میراثی هستم که او با خونش به یادگار گذاشت: عشق به خدا، میهن و مردم.»
کد خبر: ۵۹۰۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتوگو با دختر شهید کارگر «حامد زارعی»:
مهندس «مریم زارعی» دختر شهید کارگر به مناسبت بزرگداشت مقام کارگر و گرامیداشت روز دختر به خبرنگار نوید شاهد میگوید: «شهادت پایان عشق نیست، آغاز یک راه نورانی است. پدرم این را با جانش ثابت کرد. امروز، من به عنوان دختر یک شهید، نه تنها غم فراق ندارم، بلکه افتخار میکنم که وارث میراثی هستم که او با خونش به یادگار گذاشت: عشق به خدا، میهن و مردم.»
کد خبر: ۵۹۰۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا(حمیدرضا) عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا(حمیدرضا) عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با مادر شهید کارگر «زیدالله لازمی»؛
در آستانه روز کارگر به سراغ خاطرات مادر شهید زیدالله لازمی رفتیم؛ کارگر سادهای که هم در کارگاههای قرقرهسازی کرج با دستان پرصلابتش چرخ زندگی را میچرخاند و هم در خط مقدم جبهههای جنوب، با همان دستان پرتوان از خاک میهن دفاع کرد. این روایت، داستان زندگی کارگری است که مهریه همسرش را با پنجاه تومان شروع کرد و سرانجام با خون پاکش، مهریهای ابدی بر پیشانی تاریخ این سرزمین ثبت نمود. از مرغداری کرج تا شلمچه، از دستان آغشته به روغن ماشینآلات تا مشتهای گرهکرده در برابر دشمن - اینها فصلهای زندگی مردی است که ثابت کرد کارگر واقعی هم در کارگاه و هم در میدان نبرد، یک رزمنده است.
کد خبر: ۵۹۰۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با مادر شهید کارگر «زیدالله لازمی»؛
در آستانه روز کارگر به سراغ خاطرات مادر شهید زیدالله لازمی رفتیم؛ کارگر سادهای که هم در کارگاههای قرقرهسازی کرج با دستان پرصلابتش چرخ زندگی را میچرخاند و هم در خط مقدم جبهههای جنوب، با همان دستان پرتوان از خاک میهن دفاع کرد. این روایت، داستان زندگی کارگری است که مهریه همسرش را با پنجاه تومان شروع کرد و سرانجام با خون پاکش، مهریهای ابدی بر پیشانی تاریخ این سرزمین ثبت نمود. از مرغداری کرج تا شلمچه، از دستان آغشته به روغن ماشینآلات تا مشتهای گرهکرده در برابر دشمن - اینها فصلهای زندگی مردی است که ثابت کرد کارگر واقعی هم در کارگاه و هم در میدان نبرد، یک رزمنده است.
کد خبر: ۵۹۰۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با مادر شهید کارگر «زیدالله لازمی»؛
در آستانه روز کارگر به سراغ خاطرات مادر شهید زیدالله لازمی رفتیم؛ کارگر سادهای که هم در کارگاههای قرقرهسازی کرج با دستان پرصلابتش چرخ زندگی را میچرخاند و هم در خط مقدم جبهههای جنوب، با همان دستان پرتوان از خاک میهن دفاع کرد. این روایت، داستان زندگی کارگری است که مهریه همسرش را با پنجاه تومان شروع کرد و سرانجام با خون پاکش، مهریهای ابدی بر پیشانی تاریخ این سرزمین ثبت نمود. از مرغداری کرج تا شلمچه، از دستان آغشته به روغن ماشینآلات تا مشتهای گرهکرده در برابر دشمن - اینها فصلهای زندگی مردی است که ثابت کرد کارگر واقعی هم در کارگاه و هم در میدان نبرد، یک رزمنده است.
کد خبر: ۵۹۰۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱