یادها و خاطره ها
در اجراي مأموريت محوله در شهردار وقت دهلران به منظور شركت در جلسه استانداري در خصوص امداد رساني و پشتيباني رزمندگان اسلام عازم ايلام گرديده بود ایشان در نزديكي شهر مهران مورد حملات هوايي رژيم بعثي عراق قرار داشت به علت تصادف در آن منطقه به وصال محبوب رسيد...
کد خبر: ۴۲۷۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵
گفتم : آقا رضا ! امکانات خیلی کمه ! بچه ها مدت زیادیه تو خطن ! خسته شدن ! لطف کنین گردان ما رو عوض کنین ! . کمی با من شوخی کرد . از خط پرسید . وضعیت را توضیح دادم . منتظر جواب بودم . او مثل این که حرف مرا نشنیده ، حرف های متفرقه می زد . درخواستم را تکرار کردم . در جواب گفت : نیروهای بسیجی هیچ وقت خسته نمی شن ! روحیه آنها خیلی قوی است ! ماییم که خسته شده ایم و روحیه ماندن نداریم ! بسیجی ها را بد نام نکنید !
کد خبر: ۴۲۷۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۳
خاطرات شهید علی تاج احمدی به نقل از همرزمش علی سرباز
علی تاجاحمدی تبریزی، بیستم آبان ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش جلیل و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۲، در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به ران و شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۲۷۸۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۳
شهید محمدباقر عظمت پناه
سعی می کرد در هر ماهی لااقل یک بار قرآن ختم کند و در ماه رمضان یک دور قرآن ختم می کرد.
کد خبر: ۴۲۷۸۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۳
بهمناسبت سالگرد شهادت فرمانده دلیر توپخانه سپاه پاسداران، سردار شهید «حسن شفیعزاده»، هشتمین مراسم شب خاطره دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی در تبریز برگزار شد.
کد خبر: ۴۲۷۷۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۲
یادها و خاطره ها
به من توصیه می کرد که به فرزندانمان حلال و حرام را یاد بدهم. از من می خواست، بچه ها را طوری تربیت کنم که نمازخوان و قرآن خوان بار بیایند...
کد خبر: ۴۲۷۶۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
شهید اردیبهشت ماه
شهید محسن اسحاقی فرزند مرتضی در سال 1346 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود و در اردیبهشت ماه سال 1365 در جنوب آبادان براثر اصابت ترکش به پا به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۲۷۵۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
شهید عباس عزیزی شفیعی
به این ترتیب نماز جماعت هم میخواندیم. امام جماعت نداشتیم، اما یکی از بچهها پیش نماز میشد و ما هم به او اقتدا میکردیم. هر شب که میگذشت، به تعداد بچه ها اضافه میشد.
کد خبر: ۴۲۷۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
دلنوشته و خاطره ی از زبان خواهر «شهید مهدی بانقلانی»
جشن بدون حضور مهدی برگزار شد غافل از اینکه ایشان در همان شب عروسی برادرش با جسمی چاک چاک و چون سبکبالترین پرندگان از میان ما پرکشیده بود و زمین را زیر بالهایش گرفته بود چرا که او آرزوی پرواز داشت و مشتاق پریدن...
کد خبر: ۴۲۷۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جواد اعظمی
پسرخواهرم که سید و طلبه هست آمد وگفتم ، خاله میخواستم خودم جوادم روبسپارم دست خاک . ولی حالا که تواومدی خودت این کار رو بکن . همون اندازه ای که به دنیا اومده بودبا همون اندازه تحویل خدا دادمش .
کد خبر: ۴۲۷۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
در نوجوانی پدرش را از دست دادو سرپرستی او و دیگر برادرانش را مادرشان برعهده گرفت.به علت فقر و مشکلات مادی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد ، او برای تامین هزینه ها ی خود و خانواده اش مجبور به کار کردن از سنین نوجوانی شد و با پولی که به دست می آورد سعی می نمودتا حداقل نیازهای خانواده اش را برطرف نماید.
کد خبر: ۴۲۷۴۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
خاطره ی از «شهید علی احمد صیدخانی» از شهدای بی سیم چی استان ایلام
حساسیت کارش تا جایی بود که مرخصی ها و استراحتش را خیلی محدود می کرد و حضور چشمگیری در جبهه داشت...
کد خبر: ۴۲۷۴۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
شهید داود عزیز الدین
هر جا حق مظلومی رو ضایع کنن، نمی تونم ساکت بمونم
کد خبر: ۴۲۷۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
خاطره ای دیگر از سردار رشید اسلام
موقع شهيد شدن ايشان تمامي كردستان منطقه سلماس سپاه پوش شدند و ميگفتند: «پدر ما شهيد شد».
کد خبر: ۴۲۷۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
شهید محمد علی عربیان
میان شلوغی جمعیت کنار هم بودیم. زمزمه دعای محّمدعلی را می شنیدیم. چشم از حرم بر نمیداشتم. اولین سفرمان بعد عروسی بود.
کد خبر: ۴۲۷۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
یادها و خاطره ها
همیشه به پدر و عمویم که به مسجد می رفتند نگاه می کرد اهمیت می داد و همراه آنها به مسجد می رفت ،نماز و عبادات خود را به موقع انجامی می داد...
کد خبر: ۴۲۷۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جمشید طاهر کرد
همیشه میگم خدایا یه پسرم ودرراه تو دادم ، یکی دیگه دارم به من ببخش . من دو تا پسر داشتم که یکی شهید شد والان یکی دارم . من انقدر خدارو شکر میکردم که خدا می دونه . من هیچ وقت پیش پسر ودخترم وشوهرم گریه نمی کردم . شبها تا صبح از گوشه ی چشم هام اشک میامد . برادرم همیشه میگفت ، شاه پسند از حسین آقا خیلی صبورتر هست . زنداداشم یه روز گوشه خونه خواب بود ، من داشتم عکس پسرم ونگاه میکردم وآرام گریه می کردم که اون ها بیدار نشن . زنداداشم رو به برادرم گفت ، چهل روز گذشته این زن چهل ساعت خواب نکرده . فقط پیش شما حرفی نمیزنه .
کد خبر: ۴۲۷۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
به مناسبت سالگرد شهادت فرمانده دلیر توپخانه سپاه پاسداران سردار شهید «حسن شفیعزاده»، هشتمین مراسم شب خاطره دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی در تبریز برگزار میشود.
کد خبر: ۴۲۷۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
قسمت نخست خاطرات شهید «سعیدرضا عربی»
همرزم شهید «سعیدرضا عربی» نقل میکند: «نیمه های شب همه خواب بودند. با صدای العفو او بیدار شدم. این طرف و آن طرف را نگاه کردم. بالای سرمان یک جای کوچکی بود. نوجوان پانزده شانزده ساله ای را دیدم که در سجده گریه می کرد.»
کد خبر: ۴۲۷۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶
فرمانده گردان قمر بنی هاشم(ع)؛
اوایل سال 65 بود که عبدالقادر با تنی پر از زخم های کهنه و تنی پوسته پوسته از طاول های شیمایی به مرخصی آمد. هر وقت به مرخصی می آمد چند روز بیشتر نمی ماند و بر می گشت، اما این بار گفت: می خواهم یک سال بمانم و به جبهه برنگردم! اصلاً حرفش باور کردنی نبود. وقتی چهره متعجبم را دید ادامه داد: می خواهم این بار برای شما خانه اي بسازم تا از این بلاتکلیفی در بیایید!
کد خبر: ۴۲۷۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵