روز شمار شهادت ( بهمن ماه )
شهید علی شیر ویسی در سالهای آوارگی مردم ایلام که توسط هواپیماهای رژیم بعثی عراق شهر بمباران می شد در ستادهای کمک رسانی همدوش دیگر برادران شرکت فعال داشت و همواره سعی در حل مشکلات مردم مستضعف و جنگ زده را داشت...

نویدشاهد ایلام

نوجوان شهید علی شیر ویسی فرزند نیازعلی در سال 1352 در خانواده ای مذهبی و فقیر در روستای چگا از توابع بخش چوار دیده به جهان گشود. و در سال 1354 همراه خانواده به شهر مهاجرت کردند و در شهر سکنی گزیدند.
دوران کودکی خود را در دامان طبیعت زیبا به سر بردند و در سن 6 سالگی وارد دبستان شد تا مقطع راهنمایی پیش رفت، از همان دوران کودکی اخلاق نیکو و رفتارش زبانزد همکلاسیهایش شده بود وی در کلیه مراسمات مذهبی و نماز جماعت که از سوی مدرسه و یا مسجد محله تشکیل می شد شرکت فعال داشت و پیوسته همراه معلمین خود به نماز جمعه می رفت و در مراسمات شرکت می کرد.
این شهید بزرگوار به کلاسهای قرآن و اذان علاه زیادی داشت و در این کلاسها شرکت می کرد و علاقه بسیار شدیدی به قرائت قرآن مجید داشت بطوریکه در مراسم صبحگاه در مدرسه قرآن می خواند و موذن و مکبر مدرسه و مسجد بود.
این شهید بزرگوار که در مدت تحصیلش جهت تهیه کردن وسایل آموزشی و درسی خود و برای امرار معاش خانواده اش روزهای تعطیل و یا در شیفت مخالف مدرسه اش به دستفروشی مشغول بود تا از این راه خرج خود و خانواده اش را تأمین کند.و با توجه به روح بلند و متعالی اش هیچگاه در در زندگی مایوس نمی شد و همواره به آینده امیدوار بود و عاقبت کارهایش را به دست خدای متعال می سپرد.
شهید علی شیر ویسی علاقه زیادی به ادامه تحصیل در حوزه علمیه داشت بطوریکه ایشان به حوزه علمیه حضرت صاحب الزمان(عج) مراجعه می کند و درخواست ادامه تحصیل در آن مکان مقدس را دارد که پدر و مادرش بنا به دلایلی که خودشان علاقه شدید به شهید بزرگوار را عنوان می کردند مانع از ورود ایشان به حوزه علمیه می شوند  چون امام جمعه شهر چوار از جریان علاقه ایشان به تحصیل در حوزه و ممانعت والدینش مطلع می شود جهت روشن شدن این امر همراه برادران سپاه به منزل ایشان تشریف می آورند که پس از بررسی ، از علاقه شدید خانواده به شهید پزرگوار خبردار می شوند.
 
شهید علی شیر ویسی در سالهای آوارگی مردم ایلام که توسط هواپیماهای رژیم بعثی عراق شهر بمباران می شد در ستادهای کمک رسانی همدوش دیگر برادران شرکت فعال داشت و همواره سعی در حل مشکلات مردم مستضعف و جنگ زده را داشت.
این شهید بزرگوار در حال کمک کردن به مردم ستمدیده و جنگ زده بودند که در شامگاه چهارم بهمن ماه 1365 که منزلشان مورد اصابت بمب های هواپیماهای عراقی قرار گرفتند از ناحیه قلب و کبد زخمی شدند و پس از انتقال به بیمارستان صحرایی ششدار با توجه به وخیم بودن حال ایشان با هلیکوپتر به تهران اعزام می شوند که در بین راه و در حالی که ذکر یا حسین بر لب داشتند جان به جان آفرین تسلیم شدند و به لقاء ا... پیوستند. روحشان شاد 
 
 
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده