تقدیم به شهدای جوانی که با الگو گرفتن از علی اکبر (ع) به شهادت رسیدند
دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۰۰
میلاد جوانی از دیار فداکاری ، ایثار و شهادت بر تمام دوستدارانش مبارک باد
نوید شاهد ایلام
سردار شجاعت
میلاد جوانی از دیار فداکاری ، ایثار و شهادت بر تمام دوستدارانش مبارک باد
از زیبایی بسان ملک و صورتش شبیه به برتر فلک یعنی تصویر رسول خدا بود
اهل بیت در وصفش گویند : انگونه شبیه پیامبر بود که هرگاه دل هایمان برای دیدار نبی خدا تنگ می شد آتش سوزان دلتنگی مام را آب زلال دیدارش فرو می نشاندیم.
در وصف شجاعت و بی باکی بی مانندش قلم بسیار و بسیار و بسیار قاصر است رشادتش را در حماسه ی شگفت انگیز کربلا به ترسیم بکشد در روز عاشورا دوست و دشمن ، زمین و زمان ، خاک و آب همه و همه و...
پهلوان ستیزی را دیدند که از خیمه ها بیرون آمد اوصاف اندامش از حیث تنومندی بدانگونه بود که نمی توانست دشمنان را به این باور برساند که او تنها شانزده سال دارد در حالی که بر پای حسین بوسه می زد از او اذن جنگ طلبید.
دل ها می تپید تمامی کاروان مدهوش و چشمانشان خیره ی او بود ، بدانگونه که زیاد دل همه این بود
مژه ها سیاه و چو شب ها بلند، خدایا نیاید به اکبر گزند
پدر در جواب اذن جهادش سراپا چشم شد تا او را سیر ببیند
گفتمش سیر ببینم مگر از دول برود
آن چنان جای گرفت ست که مشکل برود
پدر اذن جهاد به او داد
دفاع و رشادت علی اکبر در کربلا شمشیرزنی های او پهلوانانی را که به خاک و خون افکند و گرد و خاکی که در میدان جنگ برانگیخت همه را به تحسین و شگفتی وا داشته بود بدانگونه هم ساعت ها از شدت غباری که در گردگاه به پا شده بود چشم چشم را نمی دید.
تمامی دشمنی از خود می پرسیدند او کیست !
برای دشمنان لحظه ی مرگش فرصتی بود برای فرو ریختن ترس هایشان
و برای دوست و وصف حال حسین چه کلامی رساتر از گفتار خود حسین را می توان سراغ داشت که فرمود : ای علی اکبر من بعد از تو خاک بر سر عالم باد
و با انگشت اشاره ای که به سوی ابن سعد سردار تیره دل نشانه گرفت : فرمود : نسل تو از ریشه قطع باد اینگونه که نسل مرا از ریشه قطع کردی
از زیبایی بسان ملک و صورتش شبیه به برتر فلک یعنی تصویر رسول خدا بود
اهل بیت در وصفش گویند : انگونه شبیه پیامبر بود که هرگاه دل هایمان برای دیدار نبی خدا تنگ می شد آتش سوزان دلتنگی مام را آب زلال دیدارش فرو می نشاندیم.
در وصف شجاعت و بی باکی بی مانندش قلم بسیار و بسیار و بسیار قاصر است رشادتش را در حماسه ی شگفت انگیز کربلا به ترسیم بکشد در روز عاشورا دوست و دشمن ، زمین و زمان ، خاک و آب همه و همه و...
پهلوان ستیزی را دیدند که از خیمه ها بیرون آمد اوصاف اندامش از حیث تنومندی بدانگونه بود که نمی توانست دشمنان را به این باور برساند که او تنها شانزده سال دارد در حالی که بر پای حسین بوسه می زد از او اذن جنگ طلبید.
دل ها می تپید تمامی کاروان مدهوش و چشمانشان خیره ی او بود ، بدانگونه که زیاد دل همه این بود
مژه ها سیاه و چو شب ها بلند، خدایا نیاید به اکبر گزند
پدر در جواب اذن جهادش سراپا چشم شد تا او را سیر ببیند
گفتمش سیر ببینم مگر از دول برود
آن چنان جای گرفت ست که مشکل برود
پدر اذن جهاد به او داد
دفاع و رشادت علی اکبر در کربلا شمشیرزنی های او پهلوانانی را که به خاک و خون افکند و گرد و خاکی که در میدان جنگ برانگیخت همه را به تحسین و شگفتی وا داشته بود بدانگونه هم ساعت ها از شدت غباری که در گردگاه به پا شده بود چشم چشم را نمی دید.
تمامی دشمنی از خود می پرسیدند او کیست !
برای دشمنان لحظه ی مرگش فرصتی بود برای فرو ریختن ترس هایشان
و برای دوست و وصف حال حسین چه کلامی رساتر از گفتار خود حسین را می توان سراغ داشت که فرمود : ای علی اکبر من بعد از تو خاک بر سر عالم باد
و با انگشت اشاره ای که به سوی ابن سعد سردار تیره دل نشانه گرفت : فرمود : نسل تو از ریشه قطع باد اینگونه که نسل مرا از ریشه قطع کردی
نویسنده : کوثر از ایلام
نظر شما
