گوسفندی که طبخ مراسم فاتحه پسر شد!
سه‌شنبه, ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۳۱
پدر شهید "محمدعلی پندار"در بیان خاطره‌ای از فرزندش می گوید:«من و مادرش یک گوسفند گرفته بودیم تا موقعی که فرزندم به مرخصی آمد ذبح کنیم اما موقعی که به مرخصی آمد و من اقدام به ذبح گوسفند کردم اجازه نداد.» ادامه این خاطره را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید محمد علی پندار فرزند علی، یکم شهریور 1350 در شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود. شهید با وجود نبود امکانات و مشکلات اقتصادی خانواده توانست تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی ادامه دهد و سپس برای کمک به امرار معاش خانواده به شغل کشاورزی روی آورد و با فراخوانده شدن به خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. سرانجام در ششمین روز از خردادماه 1368 در روستای گلان مهران بر اثر اصابت تیر به ناحیه سر در حین خدمت، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار شهید در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.
پدر شهید می گوید: خاطره ای که از فرزندم دارم و هرگز فراموش نمی کنم این است، من و مادرش یک گوسفند گرفته بودیم تا موقعی که فرزندم به مرخصی آمد ذبح کنیم اما موقعی که به مرخصی آمد و من اقدام به ذبح گوسفند کردم اجازه نداد. به مادرش گفت: اجازه بدین چهار پنج روز دیگر به مرخصی می آیم و با هم به تفریح می رویم و آن را ذبح می کنیم، چند روز از برگشتش به جبهه نگذشته بود که خبر شهادت محمد علی را آوردند و همان گوسفند را طبخ مراسم فاتحه شهید کردیم.
منبع: اداره اسناد و انتشارات، پرونده فرهنگی شهدا
خاطره‌ای از زبان پدر شهید محمد علی پندار
پدر شهید می گوید: خاطره ای که از فرزندم دارم و هرگز فراموش نمی کنم این است، من و مادرش یک گوسفند گرفته بودیم تا موقعی که فرزندم به مرخصی آمد ذبح کنیم اما موقعی که به مرخصی آمد و من اقدام به ذبح گوسفند کردم اجازه نداد. به مادرش گفت: اجازه بدین چهار پنج روز دیگر به مرخصی می آیم و با هم به تفریح می رویم و آن را ذبح می کنیم، چند روز از برگشتش به جبهه نگذشته بود که خبر شهادت محمد علی را آوردند و همان گوسفند را طبخ مراسم فاتحه شهید کردیم.
منبع: اداره اسناد و انتشارات، پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما
