مصاحبه اختصاصی با فرزند شهید «ربابه کمالی» اولین شهید زن ایلامی در دوران قبل از انقلاب؛
نوید شاهد - در میان تعداد بی‌شمار زنان انقلابی و ایثارگر در دوران انقلاب و دفاع مقدس، نقش ارزنده شهیده «ربابه کمالی» به عنوان اولین زن شهیده در استان ایلام بر کسی پوشیده نیست و رشادت و شجاعت این بانوی مؤمنه و انقلابی، زبانزد خاص و عام است. شیرزنی که جانش را در روز عید قربان، قربانی انقلاب کرد. به بهانه گرامیداشت ایام الله دهه مبارک فجر و روزهای شیرین پیروزی انقلاب، گوشه‌ای از زندگی پرفراز و نشیب و خصوصیات رفتاری این بانوی انقلابی را از زبان زهرا کمالی فرزند این شهیدۀ سرافراز را با هم می خوانیم.

به گزارش نوید شاهد ایلام؛ می‌توان زن بود و مردانه تلاش کرد، می‌توان زن بود و اسطوره شد حتی برای مردان، می‌توان زن بود و به جهان ثابت کرد که قهرمان و اسطوره شدن در جنسیت معنا نمی‌یابد.

در میان تعداد بی‌شمار زنان انقلابی و ایثارگر در دوران انقلاب و دفاع مقدس نقش ارزنده شهیده ربابه کمالی به عنوان اولین زن شهیده در استان ایلام بر کسی پوشیده نیست و رشادت و شجاعت این بانوی مؤمنه و انقلابی زبانزد خاص و عام است. شیرزنی که جانش را در روز عید قربان، قربانی انقلاب کرد. بانوان این مرز و بوم با تبعیت از حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان اولین مدافع حریم ولایت و نقش پیامبرگونۀ حضرت زینب (س) درس عشق و ایثار را از مکتب آنان به خوبی آموختند.

نخستین شهیدۀ زن ایلامی

ربابه کمالی فرزند حاج رحیم در سال 1305 هجری شمسی در خانواده‌ای سرشناس و مذهبی به دنیا آمد. او نخستین شهیدۀ زن ایلامی در دوران قبل از انقلاب است كه خدمات بسیار ارزنده‌ای در راستای پیروزی مردم استان ایلام انجام داد. تبیین احكام دین و قرآن در میان زنان ایلامی، پخش اعلامیه‌های امام خمینی(ره) و شرکت در سایر فعالیت‌های انقلابی از جمله اقدامات این بانوی قهرمان بود. او اسطوره شد چون دنیوی فکر نمی‌کرد و هدف والایی در ذهن داشت که با شهادتش تکمیل شد.

 

زهرا کمالی در آغاز صحبت‌هایش به این مطلب اشاره کرد: مادرم دوران کودکی را در کنار خانواده‌ای معتقد و مردم‌دار سپری کرد. نزد مادرش فنون قالی بافی و خیاطی و گلدوزی را فرا گرفت.

 در سن پانزده سالگی با یکی از بستگان خود به نام سبزخدا کمالی ازدواج کرد که حاصل این زندگی موفق و سرشار از محبت؛ پنج دختر و یک پسر است که هر کدام به سهم خویش چه در پیروزی انقلاب و چه در تداوم آن نقش به سزایی داشته‌اند.

 بانوی مردم‌دار

وی در خصوص ویژگی‌های شخصیتی مادرش گفت: مادرم مردم‌دار و نیكو‌سرشت بود، مهربانی‎‌اش قابل توصیف نبود. یکی از کارهایی که هیچوقت از برنامه‌اش حذف نشد، دلجویی و عیادت از بیماران و سركشی به خانواده‌های مجروحان انقلاب بود.

کمالی به سال‌های دور اشاره کرد و گفت: شهیده ربابه کمالی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در جلسات مرحوم حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حاج شیخ احمد کافی(ره) که به ایلام تبعید شده بود شرکت می‌کرد و دیگران را هم تشویق به این جلسات می‌کرد. این بانوی شهید، حضرت زهرا(س) را الگوی خود قرار داده بود و فاطمه‌وار نیز به شهادت رسید.

بانوی یتیم‌نواز

وی افزود: یتیم نوازی و رفع نیازهای خانواده مجروحان انقلاب و تلاش در راستای ترویج احكام اسلام و قرآن از ویژگی‌های مادر شهیدم به عنوان یك زن برجسته در آن زمان خفقان و استبداد بود. مادرم به احكام دین و علوم قرآنی توجه ویژه‌ای داشت به طوری که در همان سن هفت سالگی به همۀ ما نماز و قرائت قرآن را آموخت. چند روزی قبل از آغاز ماه رمضان ما را برای روزه‌داری آماده می‌کرد.

ارتباط با آیت‌الله حیدری

كمالی گفت: پس از اینکه مقدماتی از قرآن و احکام را از مادر یاد گرفتیم در محضر آیت‌الله حیدری در كلاس‌های عقیدتی و سیاسی حضور پیدا کردیم. مادرم از حجت‌الاسلام حیدری می‌خواست جهت توجه و یادگیری بیشتر دختران در كلاس‌های احكام در پایان دوره‌ها از ما امتحان بگیرند. او به عنوان جایزه برای دخترها چادر نماز می‌دوخت تا بیشتر به شرکت در کلاس‌ها و خواندن نماز ترغیب شوند.

بانوی تلاش‌گر

وی اضافه كرد: پس از آنكه احكام را می‌آموختیم، خود به عنوان مربی به تكایا، مساجد و محافل دینی می‌رفتیم. تلاش‌های مادرم برای ما یک خط‌مشی دینی و انقلابی را به بار آورد.

 

بانوی عزادار

وی تصریح کرد: عشق مادر به اهل بیت(ع) ریشه‌ای قدیمی داشت. او خود در مراسمات مذهبی و عزاداری ائمه شرکت می‌کرد و ما را نیز به این کار ترغیب می‌کرد. با شدت گرفتن فعالیت انقلابیون تعدادی از آنها به دست عمّال ستمشاهی به شهادت رسیدند. كم كم از گوشه و كنار می‌شنیدیم كه در شهرهای دیگر برای شهدای انقلاب، آیین سخنرانی و عزاداری برگزار می‌كنند. ما هم با کمک و راهنمایی مادر شروع به برگزاری مراسم عزاداری برای شهدا کردیم.

شیرزنی که جانش را در روز عید قربان، قربانی انقلاب کرد

بانوی انقلابی

وی اضافه كرد: شهرستان ایلام هم مانند سایر شهرهای کشور، تحمل ظلم طاغوتیان را نداشت و شروع به فعالیت علیه رژیم ستمشاهی کرد. در این راستا مادرم یکی از اولین زنان ایلامی بود که شروع به پخش اعلامیه کرد. خوب به یاد دارم که او اعلامیه‌ها را لابه‌لای قرآن می‌گذاشت و در بین مردم پخش می‌كرد.

كمالی گفت: یك بار در تكیۀ حضرت ابوالفضل(ع) در حال برگزاری مراسم عزاداری شهدای انقلابی تبریز بودیم که پاسبان‌ها تکیه را محاصره كردند. من و مادرم از تکیه بیرون آمدیم و با آنها بحث كردیم. یکی از پاسبان‌ها دامادمان بود، او از سربازها خواست كه محاصره را رها كنند و به پاسگاه برگردند. حکومت وقت بابت این کار دامادمان، سی سال زندان برای او تعیین کرده بود که با پیروزی انقلاب نقشۀ آنها نقش بر آب شد.

بانوی عارف

فرزند شهیده کمالی گفت: در زمان شهادت مادرم، شانزده سال بیشتر نداشتم، ویژگی‌های شخصیتی مادرم در امر شوهرداری زبانزد خاص و عام بود. او بسیار باگذشت، مهربان، خوش‌اخلاق، قانع و صبور بود. به تعلقات دنیوی پشت پا زده و در كمال سادگی با پدرم زندگی می‌كرد.

وی ادامه داد: لب‌های مادرم همیشه درحال تسبیح گفتن بود. دعا و ذکر از برنامه‌های هر روز او بود. او هر لحظه خدا را شکر می‌کرد و می‌گفت؛ هیچ‌وقت نباید زبان بیكار باشد البته باید به خیر و ذکر خدا بچرخد.

بانوی شهیده

وی درخصوص شهادت مادرش گفت: در یكی از روزها كه در ایلام حكومت نظامی بود و تانك‌ها در خیابان‌ها مستقر شده بودند، تظاهرات از خیابان شهدا شروع شد. مادرم برای بی‌اثر کردن گاز اشک‌آور بر مردم شیلنگ آب را بیرون از خانه گذاشت و آتشی دم در خانه روشن کرد. او جوانان انقلابی را به خانه آورد و آنها را در زیرزمین خانه پناه داد.

دقایقی بعد یکی از پاسبان‌ها پس از توهین به مقدسات به در خانۀ ما لگد زد، مادرم از پشت به در تکیه داد تا باز نشود و در جواب توهین‌های او گفت: مگر اجازه غارت كردن خانه‌ها هم برایتان صادر شده، مزدوران خود‌فروخته! شما نجس هستید.

آن پاسبان از شدت عصبانیت پشت سر هم به در لگد می‌زد و ناسزا می‌گفت. مادرم همچنان پشت در مقاومت می‌کرد تا اینکه پاسبان از پشت، در خانه را به رگبار بست و مادرم بر زمین افتاد.


او در تاریخ بیستم آذرماه سال 1356 مصادف با عید قربان تیر خورد. یك هفته مجروح بود و 28 آذر مصادف با عید غدیر به آرزوی قلبی خود نایل شد و عنوان نخستین شهیده ایلام را به نام خود ثبت كرد.

بانوی مقیّد

وی افزود: در اهمیت دادن به اصول و اعتقادات مقیّد به واجبات و مستحبات بود و در جلسات مذهبی شرکت می‌کرد و دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در جلسات مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی(ره) که به ایلام تبعید شده بود شرکت می‌کرد و دیگران را هم تشویق به این جلسات می کرد؛ خیلی آرزو داشت به خانه خدا مشرف شود که با شهادتش در جوار رحمت حق آرام گرفت.

حرف آخر

زهرا خانم حرف آخرش را این گونه بیان کرد: تمام کسانی که جانشان را در راه انقلاب و سرزمینشان دادند هدفشان ماندگاری انقلاب و اهدافش بود، امیدوارم که بتوانیم رهروان خوب و ثابت‌قدمی در این راه باشیم و تا پای جان در راستای آرمان‌های رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایستادگی کنیم تا ایرانی سربلند داشته باشیم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده