اندر خاطرات اسارت؛
فصل زمستان بود و محوطه بیرون گِلی و شل شده بود و در اوقات هواخوری ناچار بودیم با کفشهای گِلی برگردیم داخل آسایشگاه. یکی از بعثی ها به نام حسین بسیار بدپیله و به نوعی دچار سادیسم بود. مدتی عادت کرده بود بعداز ظهرها که اکثر بچهها در حال استراحت و خواب بودند و آسایشگاه ساکت بود، میآمد پشت پنجره یکی از آسایشگاهها و به بهانه اینکه افرادی دارند با هم حرف میزنند همه یا تعدادی از افراد را بلند میکرد و دستور میداد کفشهای گِلی را بکنند توی دهنشان و نگه دارند.
کد خبر: ۵۵۵۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲
انتشار به مناسبت میلا حضرت معصومه(س) و روز دختر؛
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت معصومه(س) و روز دختر، گزیده ای از وصیت نامه تعدادی از شهدای این استان خطاب به دختران و خواهران در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۴۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
به مناسبت روز دختر منتشر میشود؛
برای دختران این سرزمین، برای نسلی که همپای مردان و حتی پویاتر و جدیتر از آنان، در کنار تمام محدودیتها میایستد، میجنگد و از آرزوهایش دست نمیکشد. نمیدانم چرا ولی ناخودآگاه از بین تمام دختران سرزمینم قلمم به سمت دختران شهدا رفت مخصوصاً آنهایی که چند صباحی بیشتر آغوش گرم پدر را تجربه نکردند. با اینکه بابا را یادشان نمیآید باباییترند این را وقتی که همکلامشان میشوی میفهمی... به راستی دختران رزمینم از نسل انقلابند.
کد خبر: ۵۵۴۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
اندر خاطرات دوران اسارت؛
بارها و بارها از فرماندهان و مسئولین اردوگاه درخواست قرآن داشتیم و هر بار به یک روشی طفره میرفتند و حتی گاهی میگفتند که شما چه میانهای با قرآن دارید! اما بالاخره این تلاشها بعد از یک سال نتیجه داد و مونس و همدم ما آمد، به هر آسایشگاهی که حدود ۱۲۰ نفر بودیم یک جلد قرآن دادند. ادامه این خاطره آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۳۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۳
اندر خاطرات اسارت؛
اگر آن زمان خصوصاً هفتههای آغازین دوربینی بود که این صحنههای بدیع را شکار میکرد، جزء دیدنیترین کلیپ ها میشد. در اوقاتی که در اختیار خودمان بودیم دقیقهای قرآن بر روی زمین قرار نداشت و از این دست به آن دست داده میشد.در واقع شکار لحظههای معنوی بود. ادامه این خاطره از آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۳۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
گفتگو با معلم آزاده و جانباز گرانقدر ایلامی؛
جانباز و آزادۀ سرافراز نوراله محمدی یکی از معلمین موفق و برتر کشور در رشته حسابداری است، او در جایگاه ارزشمند مقام معلم میگوید: «شهدا، جانبازان و ایثارگران معلمان حقیقی جامعه و آموزگاران درس صبر، فداکاری و ایثار هستند و امیدواریم سیره و راه شهدا مخصوصاً شهدای دانشآموز تا ابد الگوی مناسب و بیبدیلی برای نسل جوان و نوجوانان جامعه باشد». در ادامه این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۳۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸
اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شاید کسی باور نکند یک عده اسیری که تحت نظارت کامل دشمن و شدیدترین فشارهای جسمی و روحی بودند، این همه تشنه تعلیم و تعلم باشند و از هر فرصتی برای فرهنگسازی و ترویج مبانی و آموزههای دینی خودشان و نشر و گسترش علوم مختلف تلاش کنند. در ادامه این خاطره دوران اسارت منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۲۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
اندر خاطرات دوران اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: برخلاف نگهبانهای دیگر که خیلی قاطی بچهها نمیشدند، علی انبری بیشتر بین بچهها وول میخورد و یکییکی در صورت افراد نگاه میکرد و اولین نفری که حواسش نبود و چشمش به جمال نامبارک او میافتاد را صدا میزد. با انبردست آنقدر لاله گوش آن بینوا را فشار میداد تا خون ازش بچکد. در ادامه این قصه تلخ اسارت منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۲۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
اندر خاطرات دوران اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: «یک شب خواب دیدیم عراقیها مقدار زیادی رطب تازه، آبدار و خوش آب و رنگ برایمان آوردند و ما هم یک شکم سیر از آنها خوردیم.» و اما اتفاقاتی که روز بعد با تعبیری که از خواب من رخ داد در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۲۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
آزاده حسینپور ماه رمضان را یکی از بهترین ماههای سال و آخرین جمعۀ آن که روز قدس است را زیباترین روز دانست و گفت: این ماه میتواند برای مردم، ماه تزکیۀ نفس و فرصت مناسبی باشد تا ما کارنامۀ اعمال یک سالۀ خود را بررسی کنیم و در تکرار گناهانمان تجدید نظر کنیم. بر خود وظیفه میدانیم برای تبری جستن از استکبار و صهیونیسم و حمایت از ملت مظلوم فلسطین در روز قدس علیه اسرائیل و آمریکا شعار سر دهیم.
کد خبر: ۵۵۲۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
شعر كودك فلسطيني از شهيد «رحمان عبدالی»؛
شهيد «رحمان عبدالی» از شهداي جنگ تحميلي است. وی دارای ذوق هنری سرشاری بود و شعری برای بچه های آواره فلسطین سرود که در سالهای جنگ در مجله «جنگ و زندگی» ویژه بنیاد و امور مهاجرین به چاپ رسیده است كه در ادامه تقديم حضورتان مي شود.
کد خبر: ۵۵۲۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۳
در وصف شهادت «حضرت علی(ع)»؛
این داغ کیست باز برٱشفته خواب را/ امشب گرفته از دل بیمار تاب را، سروده دکتر «عباس صیدی» نویسنده و شاعر توانمند ایلامی در شب شهادت حضرت علی(ع) تقدیم مخاطبان عزیز می شود.
کد خبر: ۵۵۲۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۳
اندر خاطرات اسارت؛
حفظ جان اسرا و سالم برگشتن آنها به ایران و دامن خانوادهها مهمترین دغدغه بزرگترها بود. تعدادی از نگهبانها واقعاً جلاد و خونخوار بودند و از دقایق و ثانیهها برای شکنجه و آزار دادن بچهها استفاده میکردند و در موارد متعدد افراط در خشونت و شکنجه سبب شهادت تعدادی از بچهها شد. از این طرف افراد با تجربه و شاخص به هر تدبیر و ترفندی برای کاستن از حجم خشونتها و شکنجهها متوسل میشدند تا بچهها مقداری آسایش داشته باشند. یکی از این تدابیر مشغول کردن نگهبانها به ویژه جلادهای بعثی با هنرهای دستی بود. در ادامه این خاطره منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۱۸۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۹
خاطرات جانباز 25 درصد:
رحمت سلمانی پانزده سال بیشتر نداشت که به اسارت گروهک فرسان (معروف به گوشبرها) درآمد، سلمانی درخصوص مراسم احیا در شبهای قدر بیان داشت: در شبهای قدر به طور ویژه برنامه داشتیم. شب ضربت خوردن امام علی (ع) در خفا مراسم سینهزنی و عزاداری برگزار میکردیم. در آن مراسم اسرای شیعه و سنی هر دو شرکت میکردند، اصلاً در آنجا فرقی بین این دو نبود. نوید شاهد ایلام در ماه مبارک رمضان پای خاطرات خواندنی این آزادۀ سرافراز نشسته است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۵۵۱۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۹
حاج آقا اله مراد فرحافزا از روحانیون استان ایلام است، وی در ذکر خاطرهای از ماه رمضان در اسارت میگوید: اسرای ما ۸ سال تمام قصد غربت کردند و با دستهای دردمند و دلهای شکسته شان نغمه «اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ» را مرور میکردند.
کد خبر: ۵۵۱۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵
روایت اسرای مفقودالاثر
؛
روحانی گرانقدر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شاید به جرأت میتوان گفت عظیمترین و نفوذناپذیرترین موانع و حصارهای طول تاریخ جنگهای دنیا در بین اردوگاههای اسرا در اردوگاه یازده تکریت ایجاد شده بود. اما وقتی که پایِ بهانه و یک سناریوی ساختگی فرار در میان باشد دیگر جای استدلال و اینجور چیزها نیست ... این خاطره دوران اسارت را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۸۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۴
قطعه موسیقی کردی «خون گرمت هالَه جوش» از اشعار عباس صیدی با صدای خواننده مصطفی دشتی توسط معاونت فرهنگی آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام تهیه و به تولید رسیده است. این اثر به مناسبت فرارسیدن 22 اسفند ماه (روز شهید) توسط نوید شاهد ایلام منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۰۵۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
یادداشت/
آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعههای بیتو بگو! آقاجان بگو كه به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید می دهد. بگو كه می آیی و مرهم دل های شكسته و خسته ما می شوی، بگو كه دیگر غریب نیستیم. بتول میرزایی نویسنده ایلامی که سالها است در زمینه ایثار و شهادت مینویسد، این بار نیز دلنوشته ای به مناسبت ميلاد امام زمان (عج) تقدیم مخاطبان عزیز نوید شاهد نموده است که در ادامه با هم میخوانیم.
کد خبر: ۵۵۰۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۷
روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: وقتی در آسایشگاه هفت بودم یک بسیجی معتقد و دلسوز مسئولیت آسایشگاه را به عهده داشت و به هیچوجه حاضر نبود کسی را به بعثیها معرفی کند و هر وقت از او میخواستند کسی را به عنوان مخالف لو بدهد، میگفت سیدی (قربان) همه ساکتند و کسی خلافی نکرده و هر کی سرش بکارِ خودش هست. آنها پی خلافکار نمیگشتند. دنبال عقدهگشایی و آزاردادن بچهها به هر بهانهای بودند. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شبهای طولانیِ زمستان فرصت خوبی بود برای عبادت، وقت فراوان بود و ما هم جز کتکخوردنهای گاه و بیگاه مشغولیت دیگهای نداشتیم. پیش خودم گفتم هر چند روزها اذیت میشویم، ولی شبها فرصت خوبی است برای عبادت و نوافل و خواندن نماز قضا؛ لذا شروع کردم خواندن نوافل یومیه. تا اینکه یکی از بچههای دلسوز به من گفت هر وقت که نگهبانها رد میشوند تو را در حالت نماز میببیند، یک وقت فکر میکنند تو طلبه هستی و جانت به خطر میافته پس حواست را جمع کن. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸