نوید شاهد سمنان - صفحه 4

navideshahed.com

برچسب ها - نوید شاهد سمنان
شهید «غلامعلی صداقتی» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «انسان آزاده، فرزند اسلام، پیرو حسین(ع) و یار و یاور امام خمینی(ره) و ولایت است و هرگز توجهی به دنیا نخواهد داشت.»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

شهید «غلامعلی صداقتی» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «انسان آزاده، فرزند اسلام، پیرو حسین(ع) و یار و یاور امام خمینی(ره) و ولایت است و هرگز توجهی به دنیا نخواهد داشت.»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

شهید «غلامعلی صداقتی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «عزیزانم! ادامه دادن راه شهدا تنها به شعار نیست. به نظر حقیر هیچ‌یک از شهدا حاضر و راضی نخواهند بود که در برهه‌ای از زمان که جنگ بر ما تحمیل و در محاصره اقتصادی هستیم، کار، اداره و درس و مشق را تعطیل کنیم، یعنی راه، راه حسین‌گونه است که باید ادامه دهید.»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

شهید «غلامعلی صداقتی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «عزیزانم! ادامه دادن راه شهدا تنها به شعار نیست. به نظر حقیر هیچ‌یک از شهدا حاضر و راضی نخواهند بود که در برهه‌ای از زمان که جنگ بر ما تحمیل و در محاصره اقتصادی هستیم، کار، اداره و درس و مشق را تعطیل کنیم، یعنی راه، راه حسین‌گونه است که باید ادامه دهید.»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

قسمت دوم خاطرات شهید «غلامعلی صداقتی»
مادر شهید «غلامعلی صداقتی» نقل می‌کند: «گفتم: عیده! همه دارن لباس نو می‌خرن! اونوقت تو نمی‌خوای؟ خندید و گفت: مادر عزیزم! هر روز که من گناه نکنم، برام روز عیده.»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۰

قسمت نخست خاطرات شهید «غلامعلی صداقتی»
هم‌رزم شهید «غلامعلی صداقتی» نقل می‌کند: «همیشه می‌گفت: این جنگ تموم می‌شه و بازنده اون‌هایی هستن که به انقلاب، دهان‌کجی کردن و انقلاب رو قبول نداشتن! سعی کنین نسبت به انقلاب بی‌تفاوت نباشین!»
کد خبر: ۵۹۰۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

شهید «غلامعلی صداقتی» یکم فروردین ۱۳۳۳ در روستای بق از توابع شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پس از هجوم دشمنان به مرزهای ایران اسلامی، می‌شد روی خلق و خوی حیدری‌اش حساب باز کرد. او از نخستین جوانانی بود که برای پاسداری از آرمان‌های مردم این سرزمین به سپاه پاسداران پیوست و جان فشانی کرد و سرانجام در سی و یکم اردیبهشت ۱۳۶۵ در مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۹۰۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

شهید «محمدتقی خیمه» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «این چند کلام را برای فرزندم نوشته‌ام که بداند بابای او اینجا هم به فکر او می‌باشد. واقعاً اینجا صفای دیگری دارد چون واقعاً شور و حال جبهه مانند بهشت می‌باشد.»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

قسمت سوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
همسر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «گفت: این دنیا ارزش نداره که این‌قدر غصه بخوریم! گفتم: بالاخره باید وسایل خونه جور بشه. گفت: حالا وقت تلاشه! آب و خاک‌مون نیاز داره که بریم. هر کسی می‌تونه باید برای دفاع بره. امام(ره) وعده بهشت رو داده. ما هم اگه قسمت باشه بریم اونجا!»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

قسمت سوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
همسر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «گفت: این دنیا ارزش نداره که این‌قدر غصه بخوریم! گفتم: بالاخره باید وسایل خونه جور بشه. گفت: حالا وقت تلاشه! آب و خاک‌مون نیاز داره که بریم. هر کسی می‌تونه باید برای دفاع بره. امام(ره) وعده بهشت رو داده. ما هم اگه قسمت باشه بریم اونجا!»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

قسمت سوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
همسر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «گفت: این دنیا ارزش نداره که این‌قدر غصه بخوریم! گفتم: بالاخره باید وسایل خونه جور بشه. گفت: حالا وقت تلاشه! آب و خاک‌مون نیاز داره که بریم. هر کسی می‌تونه باید برای دفاع بره. امام(ره) وعده بهشت رو داده. ما هم اگه قسمت باشه بریم اونجا!» »
کد خبر: ۵۹۰۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

قسمت سوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
همسر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «گفت: این دنیا ارزش نداره که این‌قدر غصه بخوریم! گفتم: بالاخره باید وسایل خونه جور بشه. گفت: حالا وقت تلاشه! آب و خاک‌مون نیاز داره که بریم. هر کسی می‌تونه باید برای دفاع بره. امام(ره) وعده بهشت رو داده. ما هم اگه قسمت باشه بریم اونجا!»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

قسمت سوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
همسر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «گفت: این دنیا ارزش نداره که این‌قدر غصه بخوریم! گفتم: بالاخره باید وسایل خونه جور بشه. گفت: حالا وقت تلاشه! آب و خاک‌مون نیاز داره که بریم. هر کسی می‌تونه باید برای دفاع بره. امام(ره) وعده بهشت رو داده. ما هم اگه قسمت باشه بریم اونجا!»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۶

قسمت دوم خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
مادر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «به قول خودش، عاشق بوی مادر بود. اگر خواسته‌هایش را خوب انجام می‌دادم، حسابی خوشحال می‌شد. از حرف دلش با خبر بودم. میان جدی و شوخی، حرف دلش را می‌زد.»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵

قسمت نخست خاطرات شهید «محمدتقی خیمه»
مادر شهید «محمدتقی خیمه» نقل می‌کند: «به او می‌گفتم: روزی دو بار من رو می‌بینی، کافی نیست؟ می‌گفت: دنیا بدون مادر معنی نداره! من به‌خاطر تو زندگی می‌کنم! اما نمی‌خوام توی رختخواب بمیرم و شرمنده امام(ره) و مردم بشم.»
کد خبر: ۵۹۰۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

شهید «محمدتقی خیمه» چهاردهم شهریور ۱۳۳۹ در روستای تویه‌رودبار شهرستان دامغان به دنیا آمد. از طریق جهاد به جبهه اعزام شد. وقت خداحافظی گفت: در رخت خواب مردن ننگ است! مرد باید در راه وطن جان بدهد! وی هفدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۹۰۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

شهید «محمدتقی خیمه» چهاردهم شهریور ۱۳۳۹ در روستای تویه‌رودبار شهرستان دامغان به دنیا آمد. از طریق جهاد به جبهه اعزام شد. وقت خداحافظی گفت: در رخت خواب مردن ننگ است! مرد باید در راه وطن جان بدهد! وی هفدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۹۰۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

قسمت دوم خاطرات شهید «غلامحسن خان‌محمدی»
عمه شهید «غلامحسن خان‌محمدی» نقل می‌کند: «دستم را گرفت و گفت: عمه‌جان! چرا گریه می‌کنی؟ با گوشه چادر اشکم را پاک کردم و گفتم: بهت افتخار می‌کنم عزیز دلم! یاد جانبازی حضرت ابوالفضل(ع) افتادم و گریه می‌کنم.»
کد خبر: ۵۹۰۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۳

قسمت نخست خاطرات شهید «غلامحسن خان‌محمدی»
مادر شهید «غلامحسن خان‌محمدی» نقل می‌کند: «گفتم: اینکه ناراحتی نداره، ان‌شاءالله خوب می‌شی و بعد از ماه رمضون، روزه قضا رو به‌جا می‌آری! گفت: توی ماه رمضان، روزه گرفتن صفای دیگه‌ای داره. بیست و یک ماه رمضان به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۹۰۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۲

عمه شهید «غلامحسن خان‌محمدی» نقل می‌کند: «رنگ به رو نداشت، ولی صدایش درنمی‌آمد. پرستاری که داشت پانسمان زخمش را عوض می‌کرد، گفت: خیلی صبوره! خیلی! دردی رو که او داره نه آخی نه واخی. هرکس دیگه‌ای جای او بود، آه و ناله‌اش گوش فلک رو کر می‌کرد.»
کد خبر: ۵۹۰۰۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۲